English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8321 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twill weave U بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
plain weave U بافت ساده
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
plain weave U پارچه ساده بافت
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
faille U نوعی پارچه ساده بافت
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
flooring strip U کفپوش
acid resisting paving U کفپوش ضد اسید
flat weave U جاجیم
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
jijim [cicim] U جاجیم [دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
all- U کلیه
kidney U کلیه
kidneys U کلیه
reins U کلیه ها
all U کلیه
floating kidney U کلیه متحرک
all arms U کلیه نیروها
all men U کلیه مردم
nephralgia U قولنج کلیه
all hands U کلیه پرسنل
renal U وابسته به کلیه ها
nephroptosis U کلیه متحرک
renal gravel U حصات کلیه
renal gravel U ریک کلیه
reniform U شبیه کلیه
renal calculus U ریگ کلیه
entireforce U کلیه قوا
reniform U کلیه مانند
paranephric U مجاور کلیه
entireforce U کلیه نیرو
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
against all risks U در براب کلیه خطرات
reins U محل کلیه در بدن
azoth U علاج کلیه دردها
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
paranephros U غده روی کلیه
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
pure interest U سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
of a loose texture U شل بافت
context U بافت
contexture U بافت
grain U بافت
textures U بافت
contexts U بافت
texture U بافت
of a loose textture U شل بافت
gold tisane U زر بافت
knit goods U کش بافت
knitted U بافت
loose texture U بافت شل
tissue U بافت
neurine U بافت پی
tissues U بافت
fiber U بافت
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
direction U سمت بافت
web U بافت یا نسج
close-knit U ریز بافت
welknit U خوش بافت
webs U بافت یا نسج
collenchyma U بافت کلانشیم
vascular tissue U بافت هادی
vascular tissue U بافت اوندی
chain stitch بافت زنجیری
cellular tissue U بافت زنبوری
biopsy U بافت برداری
woofs U دست بافت
woof U دست بافت
flat weave U تخت بافت
cellular U بافت سلولی
homespun U بافت خانگی
basket weave U بافت حصیری
adipose tissue U بافت چربی
interlocking U بافت با قلاب
basket-weave U بافت حصیری
fibres U بافت لیف
slit weave U بافت چاکدار
slip U خطا در بافت
gross U درشت بافت
grossed U درشت بافت
grosser U درشت بافت
grossest U درشت بافت
grossing U درشت بافت
knit goods U کالای کش بافت
histoloysis U بافت خواری
fibre U بافت لیف
soil texture U بافت خاک
phloem U بافت لیفی
weaving draft U نقشه بافت
necrosis U بافت مردگی
nerve tissue U بافت عصبی
typical <adj.> U بافت عادی
typical <adj.> U بافت معمولی
in vivo U بافت زنده
texture U ترکیب بافت
style U سبک بافت
histology U بافت شناسی
texture U بافت تاروپود
selvage U گرد بافت
fibrosis U تصلب بافت ها
textures U بافت تاروپود
knotless U بافت شل و آزاد
fiber U بافت لیف
selvedge U گرد بافت
sennet U بافت حصیری
weaves U ساختن بافت
knotless U بافت تقلبی
weave U ساختن بافت
xylem U بافت چوبی
finespun U ریز بافت
stroma U بافت بنیادی
texture of soil U بافت خاک
grosses U درشت بافت
sclerenchyma U بافت زنبوری
histogenesis U بافت سازی
histogen U بافت ساز
hand knitted U دست بافت
hand knife U خوش بافت
sclerosis U تصلب بافت
plain weave U بافت حصیری
stroma U بافت نمدی
gauze U نوعی بافت توری
sequestrum U قسمت بافت مرده
fabrics U سبک بافت اساس
Recent search history Forum search
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com